بـــــــــــــــنت سرزمین میرکمبـــــــربزرگ،بنت سرزمین سیپرک استوار

آیا ازکارهای شهرداری دراین سال راضی هستید؟

آمار مطالب

کل مطالب : 86
کل نظرات : 14

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 1
باردید دیروز : 370
بازدید هفته : 386
بازدید ماه : 521
بازدید سال : 1158
بازدید کلی : 150023

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شهربنت عروس بلوچـــستانو آدرس benti.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. باکمال تشکر:یزدانشناس






تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : یزدانشناس
تاریخ : جمعه 21 مهر 1391
نظرات

فقط همین مونده که نوشتن هم گرون بشه!!!همه چیز به یکباره چندین وچندبرابراز برنج وروغن نیاز اولیه مردم فقیر این منطقه گرفته که حتی با قیمت های قبلی مشکل داشتن چه برسه به الان که فک کنم مجبورن فقط آب بخورن اگه باشه البته دلم واسه خودم نمیسوزه من موندم مردم فقیرترین روستاهای ایران یعنی توتان ومهمدان چکار میکنندمردمی که بیشترآنها هنوز که هنوزه شناسنامه ندارن ویارانه ای که منو تو داریم استفاده میکنیم (البته مگه این چندگرون چه میشه با این اوضاع)اونا بی بهره اند همون به قول معروف سجلی که داخل جیب یک افغانی،یا پاکستانی یافت میشه مردم این قسمت با وجود تشکیل دادن پرونده از چندین سال هنوز هم بی بهره اندمردمی که یک عمر نان میخوردندحالا با این گرونی آرد به راستی چکار کنندسوادشان که زیر خروارها خاک مونده آبی ندارن گل بازی کنندآن  های که یک عمر دارن با هیزم غذا درست می کنند ویک عمر بچه هاشون از سوء تغذیه رنج میبرن.          

آیا به راستی این عدالت است.نه اصلا این فکر رو نکنید عجب لباس های کثیفی دارن به این فکر کنید که چه قلبهای صافی دارن یک عمر با نون خشک زندگی کردن یک عمرجاده خاکی یک عمر دوا درمان دروغکی.این جاده آسفالتی هم که مامیبینم ماشالله هرسال یک متر پیشرفت داره ان شالله واسه افتتاحیه میریم قرن بعدی.یادش بخیر دوسال پیش به همراه رئیس اداره آموزش وپرورش منطقه بنت جناب آقای دادکانی ومسئول حراست آقای منصوری رفته بودیم بازدیددریکی از دبستان های توتان یکی از دانش آموزا رو دیدیم کفش نداره وبا پای لخت اومده مدرسه وقتی علت را جویا شدیم گفت کفش ندارم که پا کنم درضمن بیشترلباسش هم پاره بودگفت فقط همین لباس رو دارم .خدایی لباش هم از سوء تغذیه قرمز شده بود از این بدتر اینکه فقط اون نبودچندتایی دیگه هم بودن حالا با این اوضاع واوصاف الان چکارمیکنند!!!چی میخورن؟ چی می پوشن؟آیا مردم ومسئولین میدونندچنین مردمی هستندوبا این حال هیچ؟آره دیگه نونشون شدبرنج ،برنجشون شدآب!!!آبشون هم رفت خاک.بخدا اینها درآرزوی برنج وآرد هستن تا رب گوجه که یه رویا تلقی میشه دراین مناطق بیش از 3هزارنفر زندگی میکنه که بیشتراونا چنین وضعیتی دارن.آیا به راستی عدالت برقراراست؟آیا به راستی هیچ کاری نمیشه کرد؟وآیا های فراوان که از گفتن آن ها معذورم...                              

تعداد بازدید از این مطلب: 1029
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7


خدایا ! خدايا مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان ، اضطرابهای بزرگ، غمهای ارجمند و حيرتهای عظيم را به روحم عطا کن . لذت ها را به بندگان حقيرت بخش و دردهای عزيز را بر جانم ريز . خدايا به من توفيق تلاش در شکست ، صبر در نااميدی ، رفتن بی هموار، جهاد بی سلاح ، کار بی پاداش ، فداکاری در سکوت ، دين بی دنيا، مذهب بی عـوام، عـظمت بی نام، خدمت بی منان، ايمان بی ريا، تنهایی در انبوه جمعيت و دولت . داشتن بی آنکه دوستم بدارند ، عطا کن


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود