دادشاه یا میر دادشاه، یک زمیندار کوچک و کشاورز روستایی بلوچ، ساکن در منطقهٔ کوهستانی (سفید کوه بنت) واقع در مرکز بلوچستان بود، که در اوایل دهه ۵۰ میلادی (اواسط دهه سی خورشیدی)، علیه دولت مرکزی ایران، سر به طغیان گذاشت. وی که برخی او را دادشاه سفیدکوهی، و از منطقه سفیدکوه بنت واقع در مکران بلوچستان دانستهاند، و برخی علت طغیان او را، تعدی و ستمی دانستهاند که از جانب خوانین محلی به وی و خاندان و قبیله اش روا داشته شده بود و بدین دلیل معتقدند که همین موضوع، در کنار حمایت حکومت پهلوی از خوانین محلی، به طغیان وی، سمت و سوی ضد رژیمی دادهاست.
دادشاه به همراه برادرش، محمد، و چند تن دیگر از افرادش، در روز چهارم فروردین ماه سال ۱۳۳۶، و در نیمه راه چابهار - ایرانشهر و در پیچ خمهای تنگ سرحه، واقع در منطقه کوهستانی لاشار - به اشتباه راه را بر خودروی کارول، رئیس اصل چهار ترومن در منطقهٔ کرمان و کارمندان او بست، و چهار نفر مردان سرنشین این خودرو، یعنی کارول ۳۴ ساله، ویلسون همکار ۳۳ ساله او، و همچنین مترجم و رانندهٔ ایرانی آنها، و همچنین مدتی بعد، آنیتا کارول، همسر ۳۵ سالهٔ کارول را (که به اسارت گرفته بود)، به طرز فجیعی به قتل رساند. گرچه دادشاه قبل از این هم، افراد دیگری را به قتل رسانیده بود، امّا قتل فجیع کارمندان اصل چهار ترومن، که به منظور انجام فعالیتهای عمرانی به آن منطقه آمده بودند، حساسیت جهانیان را برانگیخت و به موضوع طغیان او، ابعادی جهانی و بین المللی بخشید، طوریکه دولتهای بیگانه و از جمله بخصوص دولت ایالات متحده آمریکا، حکومت پهلوی را برای دستگیری هر چه سریعتر دادشاه و سرکوب طغیان او، تحت فشار گذاشتند.
با این وجود، و با اینکه دولت مرکزی ایران، مُدام نقشه میریخت تا وی را دستگیر نموده و یا از سر راه بردارد، اما این تلاشها، با تغییر موضع دائم دادشاه و یارانش در کوهستان و رفتنشان از کوهی به کوه دیگر، به جایی نمیرسید، تا اینکه دولت مرکزی به ناگزیر اقدام به تبانی با سران قبایل محلی بلوچستان نمود و با همراهی آنان در ۲۱ دی ماه ۱۳۳۶ دادشاه را به کمین گاه کشید و وی را به قتل رسانید.
گرچه برخی دادشاه را یک یاغی آدمکش دانستهاند و از وی به خاطر قتلهای متعددی که مرتکب شده و از جمله بخصوص به خاطر قتل ناجوانمردانهٔ یک زن بی آزار و بی پناه آمریکایی انتقاد کردهاند، امّا برخی دیگر در مقابل وی را از نامدارترین چهرههای ملی در تاریخ معاصر بلوچستان دانستهاند و از وی با عنوان یک قهرمان افسانهای بلوچ یاد کردهاند، طوریکه زندگی و مبارزات او را در ترانهها و سرودهای بیشماری که شماری از آنها هنوز هم در سرتاسر بلوچستان ورد زبان مردم است، نقل شدهاست
ادامه مطلب...